استبداد محفلی و کلمات خطرناک
✍️ محمدرضا طاهری
🔸احتمالا بارها و بارها تعابیری همچون افراط گرا و تندرو را شنیده اید که از سوی طیف های موسوم به اصلاح طلب به مخالفان شان نسبت داده می شود. اما احتمالا نشنیده باشید که چنین کلماتی توسط برخی متفکرین، “کلمات خطرناک” خوانده می شود که برای حدف و سرکوب مخالفان بکار گرفته می شود.
🔹تیموتی اسنایدر، مورخ و نویسنده آمریکایی، در کتاب در باب استبداد نشان می دهد که چگونه کلماتی نظیر افراط گرایی در کشورهایی مثل امریکا، آلمان نازی، یا روسیه برای سرکوب مخالفان سیاسی به کار گرفته شده است.
🔸در واقع استبداد در اشکال مدرن خود، دیگر به ترور و حذف فیزیکی مخالفان خود دست نمی زند، بلکه از کلمات خطرناک استفاده می کند. پشت مردم سنگر می گیرد، حال آنکه هیچ اعتقادی به مردم ندارد؛ زمانی که همه نظرسنجی ها بالاتفاق نشان می دهند که اقتصاد، مهمترین اولویت مردم است، این استبداد محفلی اموری همچون اینترنت را مهمترین اولویت معرفی می کند. این استبداد روشنفکرانه، خطابه های مفصلی در دفاع از گفتگو ایراد می کند، اما پای عمل که می رسد، همچون آقای آزاد ارمکی، آرزوی مرگ تاریخی مخالف خود را دارد.
🔹این محافل قدرت و ثروت، از شنیدن صدای مخالف سخن می گویند، اما در عمل حتی تحمل وجود یک مخالف را هم ندارند و تمام رسانه های خود را بسیج می کنند که تنها صدای تنها مخالف خود را، فی المثل، در موضوع مذاکره خاموش کنند.
🔸وقتی این استبداد محفلی از مردم سخن می گوید، تن آدم به لرزه در می آید که دوباره قرار است کدام یک از سیاست های خود را به نام مردم و به کام محفل پیش برند.
داستان زمانی به کمدی نزدیک می شود که چنین گروه هایی سخن از رفراندوم می زنند. گو اینکه نتیجه رفراندوم برایشان مهم است، همانطور که نظرسنجی ها برایشان اهمیت داشته است، یا نتیجه انتخابات را مهم می دانند، بویژه زمانی که رای نمی آورند.
🔹استبداد محفلی همانگونه که می خواهد عرصه سیاست را یکدست کند و حتی تحمل یک مخالف را هم ندارد، در عرصه رسانه نیز به دنبال انحصار است. با وجودی که جریان رسانه ای کشور را قبضه کرده است، چشم به صدا و سیما دوخته است تا انحصار و استبداد رسانه ای خود را کامل کند. و البته روشن است که این استبداد رسانه ای را به نام صدای مردم دنبال می کند. صدا و سیمایی را تصور کنید که در اختیار این محافل قرار گرفته است: مردم فریاد می زنند که اولویت ما گرانی و قطع آب و برق و اجاره بها است، و آنها از فیلترینگ و آزادی پوشش می گویند و اینکه باید صدای مردم را شنید. در نظر آنان صدا و سیما زمانی ملی است که به میل محافل قدرت و ثروت باشد.
🔸مردم بیشترین حضور را در کلمات شان و کمترین نقش را در سیاست هایشان دارد. در سخن مردم سالار هستند و در عمل سرمایه سالار. همه فرصت ها و ظرفیت های داخلی و مردمی را معطل مذاکراتی می کنند که یکبار به ماشه ختم شد و بار دیگر به شلیک ماشه.
ریشه بسیاری از مشکلات کشور ناشی از همین استبداد محفلی است که به خاطر جدایی از مردم، چشم امید به اراده خارجی دوخته است.
🔹 حال آنکه زمانی اراده خارجی از زیاده طلبی و باج خواهی دست می کشد، که دولت تمام ظرفیت های داخلی خود را فعال سازد و اتکا و اعتماد اصلی خود را بر نقش آفرینی مردم و سرمایه های داخلی قرار دهد. این تنها مسیری است که می تواند مذاکره را نیز به معنای واقعی خود نزدیک کند و مانع از لغزش معنایی آن به سمت تسلیم گردد.
نظرات