▫️ اگر بخواهیم چکیده نظام حکمرانی در تمدن مدرن غرب را در یک جمله بیان کنیم، مشتمل بر دو مفهوم کلیدی ترس و زورخواهد بود. اساس نظری این امر را نیز باید در مبانی انسان شناختی این تمدن جستجو کرد. برای مثال در مرکز جهانبینی ماکیاولی، که پیشگام اندیشه سیاسی مدرن در دوران رنسانساست، تلقی از انسان به عنوان موجودی خودخواه، فرصتطلب و فریبکار قرار دارد. وی بر این اساس، القای ترس را مهمترین منبع قدرت میداند.
🔶 این خط فکری در دوران روشنگری نیز ادامه پیدا می کند. جيمباتيستا ويکو، فیلسوف، نظریه پرداز و مورخ ایتالیایی دوران روشنگری، مينويسد: قانونگذاري، انسان را همانگونه که هست در نظر ميگيرد تا جامعة انساني از وي بهرههاي خوبي بگيرد. با استفاده از درندهخويي و مالاندوزي و جاهطلبي، سه رذيلتي که در نوع بشر وجود دارد، نيروي نظامي، تجار و طبقه حاکم را بوجود ميآورد و از اين طريق موجبات قدرت و ثروت و حکمت جمهوريها را فراهم ميآورد.»
🔷 این سخنان ویکو فوق العاده مهم و روشنگر هستند. وی درنده خویی، مال اندوزی، و جاه طلبی را سه واقعیت انسانی می داند که نهادهای نظامی، اقتصاد و سیاست در تمدن مدرن غربی بر آن استوار شده است. به عبارت دیگر، این طبیعت حیوانی انسان است که مبنای انسان شناختی تمدن غربی را شکل می دهد و فطرت الهی انسان هیچ جایگاهی در این تمدن ندارد.حال با این چارچوب نظری به خوبی می توان هم جنگ های وحشیانه غرب را تحلیل کرد و هم خشونت اقتصاد نئولیبرال و سیاست الیگارشیک غربی را فهم کرد. همچنان که ویکو بیان کرده است، اساس نظامی گری تمدن غربی بر درنده خویی استوار است. این واقعیت را می توان به شکل تام و تمام در قساوت و توحش بی سابقه رژیم صهیونیستی مشاهده کرد.
🔶 در برابر این درنده خویی استعماری تمدن غرب، تمدن ایران اسلامی قرار دارد که بر مبانی نظری متفاوتی استوار شده است که چکیده نظام حکمرانی آن در مفاهیم کلیدی عدالت، رعایت، و ولایت خلاصه می شود. ولایت را می توان کلیدی ترین مفهوم در نظام سازی اجتماعی و سیاسی تمدن نوین ایرانی دانست. ولایت هم به معنای سرپرستی است و هم به معنای دوستی، که به خوبی دلالت آن بر رعایت و مراقبت را روشن می کند. در فرازهای نخستین عهدنامه مالک، امیرمومنان (ع) می فرمایند: اَشْعِرْ قَلْبَک الرَّحْمَةَ لِلرَّعِیةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ، وَ اللُّطْفَ بِهِمْ، وَ لاتَکونَنَّ عَلَیهِمْ سَبُعاً ضارِیاً تَغْتَنِمُ اَکلَهُمْ. حضرت (ع) از مفهوم رعیت استفاده می کند، یعنی کسانی که باید مورد رعایت و مراقبت قرار گیرند، و حاکم را توصیه می کند که نسبت به آنها رحمت و محبت و لطف داشته باشد.
🔷 به عبارت دیگر، حاکم باید فراتر از عدالت ورزی، مراقب شهروندان نیز باشد. اینکه خداوند خطاب به پیامبر (ص) می فرماید « گویی میخواهی جان خود را از شدّت اندوه از دست دهی بخاطر اینکه آنها ایمان نمیآورند» به همین اخلاق رعایت، مراقبت و مقام ولایت و محبت اشاره دارد. سیره امیرالمومنین علی (ع) درباره یتیمان نیز فراتر از پرداخت حقوق آنها از بیت المال بوده است و سر زدن به آنها و بازی با آنها در چارچوب ولایت، رعایت و محبت قابل فهم است. اینکه حضرت می فرماید «مگو که من بر شما امیرم، فرمان می دهم پس باید اطاعت شوم» نیز در گفتمان ولایت قابل فهم است.
🔶 نسبت میان عدالت و ولایت در این فراز از عهدنامه به روشنی بیان شده است: «برترین چیزی که موجب چشم روشنی حاکمان می شود برقراری عدالت در شهرها، و ظهور دوستی و محبت رعیت است» عدالت بستر لازم برای پیوند میان حاکمان و مردم از یکسو و میان مردم با یکدیگر را از سوی دیگر فراهم می کند. این پیوند و ربط اجتماعی زمینه ساز گسترش اخلاق رعایت و مراقبت است که نمونه عالی آن در ولایت تجسم پیدا می کند.پیوند مردم و حکومت، مهمترین ویژگی نظام حکمرانی ایران و تهدیدی برای تمدن غرب است، زیرا استعمار غرب برای تسلط بر غرب آسیا به حکومتهای استبدادی نیازمند است.
🔷 ایران با این نظم استعماری مقابله میکند. غرب با تحریمها تلاش کرده این الگو را شکست دهد. در این نبرد تمدنی، نباید در دام الگوهای غربی افتاد و مجازات را تشدید کرد. قانون باید آخرین راه حل باشد، نه اولین و تنها اقدام. سیاستهایی که مردم را تهدید میدانند، ریشه در حکمرانی مدرن غرب دارد و منجر به جدایی از مردم میشود. سیاستهای مبتنی بر اعتماد و مشارکت مردم، امنیت، مشروعیت و وحدت را افزایش میدهد که برای پیروزی در این نبرد تمدنی ضروری است.
نظرات